تو با من هستی با من نمی مانی. اسیر باد و بارانی نمی دانی. اگرچه حرف ماندن میزنی اما. دمادم از من این من گریزانی نمی مانی. تو را در خواب می بیینم ولی افسوس. ولی در خواب و بیداری هم از دستم گریزانی. چه با من دیده ای که از من. مرا میخوانی و هر دم مرا از خویش میرانی. هفته او ل آبان 1390. هفته او ل دی 1389. نوشته شده توسط سامان در پنجشنبه 5 آبان1390. نوشته شده توسط سامان در چهارشنبه 25 خرداد1390. عشق آمد وازعشق تو مستيم.

Always a smile is what counts in this world . Je vous demanderais donc de ne pas juger sur la qualité vu que je suis pas très douée xD.

دلبسته ام مرا زسر خویش وا مکن. از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن. هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر. گویم گرفته ای زعنایت رها مکن. و می بینی بله! من فقط تو رو دوست دارم.