Ma couz et moi en normandie.

الله م ص ل ع لي ع لي بن موس ي الر ضا المرت ضي الامام الت قي الن قي و ح ج تك ع لي م ن ف وق الار ض. و م ن ت حت الثري الص د يق الش هيد ص ل وة كثير ة تام ة زاكي ة م ت واص لة م ت وات ر ة م ت راد ف ه كاف ض ل ما. ص ل ي ت ع لي ا ح د م ن او ليائ ك . خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا امام با تقوا و پاک و حجت تو بر هر که روی.

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا. کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست. قطره شدم که راهی دریا کنی مرا. شاید قرار نیست مداوا کنی مرا. من آمدم که این گره ها وا شود همین! اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا. حالا که فکر آخرتم را نمیکنم. حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا. وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا. آقا برای تو نه! برای خودم بد است. من گم شدم تو آینهای گم نمیشوی. وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا.

ے ها نیωت جان من! بایב باشב بهانه هایے که نبوבشان نابوבت کننב. اصلا آבم بایב براے خوבش. نیمکت בو نفره اے בاشته باشב . تاعصر به عصربه آن ωربزنב. شب که شבبایבشب بخیرهایے را بشنوב. بایב باشنב کوچه ها وخیابان ها و پیاבه رو هایے که. از قבمهایت خωته شבه انב. فنجان هاے قهوه اے که فالشان عشق باشב. میزے בر کافے شاپ بایב شاهב خاطرات آבم باشב. بایב باشنב ریتم ها وموωیقے هایے که בگرگونت کننב. حتے بوے عطرے خاص בرزنבگیت حω شوב. בωت خطے که בلت را بلرزانב.