اگه من با خودم سردم. تو کاری با دلم کردی. چه آسون دل بریدی از. دلی که پای تو گیره. که از این بدترم باشی. به نام سرفصل همه ی نامه ها. چه آنهایی که نوشته شدند. و چه آنهایی که سپید ماندند. تا کاغذ ها سیاه نشوند. از هم دورییم ولی عاشقانه. نمیدانم چرا باید یک قصه ی قدیمی. شاید برای اینکه مردم بدانند.

Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

Forgot Password or Username? Icon Maded by sweetbutterfly27. By moving, adding and personalizing widgets.

بدو هستم امید و هم زو هراس. وزو دارم از نیكویها سپاس. داستان کوتاه پیرزن و قصابی. توی قصابی بودم که یه پیرزن اومد تو و یه گوشه وایستاد . آقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافههاش . بر خدا خرده مگیریم .