Monday, August 18, 2008. Tot he made it clear to her the other day. but the fact is he did not tell her the full pic and just let her dangle int he air without a reason about their breakup. but i believe that this quarrel will make us stronger. I wan him to feel how is it to lose someone u reallie love. I TOTALLY BELIEVE IN THAT! Saturday, August 02, 2008. Tuesday, July 29, 2008. Had headache after when i .

OO احسآس هآی نآبجآی یه دختر احسآسآتی Oo. حوالی من توقف ممنوع است پس راهتو بکش و برو . به جرم دوستی با پرنده. که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای بفروشد . و ق سم به روزے كه ق لبت را. و جز خ دايت م رهمے. چند هفته ای بود که بچه ها برنامه ی شهربازی دست جمعی رو چیده بودن. و هر روز درگیر هماهنگ کردن بچه ها بودن. اولش قرار بود منم برم تا دیشب. که یه اتفاق افتاد و همه چیز بهم ریخت. حسابی دپرس بودم و ناراحت.

سرزمین دنیای من سراسر عجایبه. من را به گناه بی گناهی کشتی. من را نو اشتباهی کشتی. دیوانه ام از دست خودم سیر شدم. با هر کس نام تو درگیر شدم. رو به تو س جده میکنم دری به کعبه باز نیست. بس که طواف کردمت مرا به حج نیاز نیست. به هر طرف نظر کنم نماز من نماز نیست. مرا به بند می کشی از این رهاترم کنی.