اولین بار بود که خوابیده روی دوش میگذارندم. از بالا فقط اسمان آبی را میدیدم . صدای هیاهویی به گوشم سیلی میزند. ناگهان میاستیم و مرا به پایین میکشند . مرا به درون گودالی میگذارند و شروع میکنند برایم گریه و تلقین خواندن. به خدا من نمرده ام. بدنم به خاک سرد درون گودال عادت ندارد.

ق د م زدن رآ ه م دوست ن داری . ا ز ح رف زدن بآ دیگرآن حآل ت به ه م م ی خ ورد . ق دری آرامش ذهن ی و خیآل رآحت آرزویت ا ست. مثل كشيدن كبريت در باد.

یک نفر برابر با هزار نفر. چند حقیقت درباره آدم ها. فواره های زیبا و مدهوش کننده. محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم ,. برایت به زمین بکوبم . ! تو دست در دست دیگری . من در حال نوازش دلی که سخت گرفته است از تو . مدام بر او تکرار می کنم که نترس عزیز دل. آن دستها به هیچ کس وفا ندارند. یک نفر برابر با هزار نفر.

Please enter the sequence of characters in the field below. Please enter the sequence of characters in the field below.