دل نوشته های چهارم شخص مجهول. همیشه از نتیجه گیری فراری بودم. اما این روزها ناچارم نتیجه ی تلخی از باورهای شیرینم بگیرم. غلط نکنم دوستی هایم منقضی شده اند. شاید بعدا راجع به نیجه گیریم بیشتر بنویسم. ای رکوع سربلند و ای قیام سر به زیر.

9679;merci au gens qui n0ùs ajoute a leur favori.

Ajouter ce morceau à mon blog. Chanter pour se dessiner un monde.

همه ی ماتواناترازآنچه هستیم که فکر میکنیم. دلم گرفته از این روزگار دلتنگی. گرفته اند دلم را به کار دلتنگی. دلم دوباره در انبوه خستگی ها ماند. گرفت آینه ام را غبار دلتنگی. شکست پشت من از داغ بی تو بودنها. به روی شانه دل ماند بار دلتنگی. درون هاله ای از اشک مانده سرگردان. نگاه خسته من در مدار دلتنگی. از آن زمان که تو از پیش ما سفر کردی. نشسته ایم من و دل کنار دلتنگی. دگر پرنده احساس من نمی خواند. مگر سرود غم از شاخسار دلتنگی. بیا که ثانیه ها بی تو کند می گذرد. بیا که بگذرد این روزگار دلتنگی.