شهری پر از کوچه ی بن بست. از همان روزکه مسکین سرای توشدم. به توسوگند نمک گیرعطای تو شدم. گرکسی سلطنتی یافت به خودمی نازد. من کنم نازبه عالم که گدای تو شدم. گره ازکارفروبسته ی من کردی باز. هرکجا تا متمسک به ولای تو شدم. گر چنان اشک به خاک قدمت افتادم. به خداتشنه ی یک بوسه به پای توشدم. هرزمان نام تورا بر لب خود آوردم. زائرخسته دل کرببلای تو شدم. نفس سوخته ای دارم وبا زمزم اشک. هر کجا سرزدهام پیک عزای توشدم. در بندحسین هرکه شدآزاد است. هردل که خراب اوبود آباداست.

Um blog sobre as maravilhas de J. Cinco pés tem a porta,e três. Podem passar lado a lado. Fique ao lado da pedra cinzenta. Quando o tordo bater e o sol poente. Com a ultima luz do dia de durin. um é sobre cinema, universo do cinema. E outro é sobre nerds,rpg,games e coisas assim. Antigo ditado da Terra Média. Três Anéis para os Reis-Elfos sob este céu,.

Zє тαιмє тυ мαιмє σи ѕαιмє.

J EN AI PERDU LA VUE.

Abonne-toi à mon blog! L étai une F.