حتا لابه لای کلمات جامانده بودم نبودم. جامانده بودم از خطوط پر رنگ نقشه رد شده بودم. شاید از قطاری در بمبئی جامانده بودم. گم شده بودم در کابل در چشم کودکی پشت سیم های خار دار. هر کجای نقشه که دست میکشم خون از لابه لای خطوط پر رنگ نشت میکند. من سالها پیش در تپانچه ی شاعری تنها زنگ زده بودم. درجای دیگری جا مانده بودم در چشمی. یابر لبان لرزان زنی زیبا که عشق را لب خوانی میکند. یا در دست نوشته ای جامانده در بطری جامانده بودم . به خاطر بلوط که این روزها غریبانه می سوزد.

Tuesday, March 5, 2013. 5 days I was so exhausted I was collapsing in bed every night. And, now, suddenly, the dependence is gone! I started with knowing about Little Miss Precious and I ended with knowing that Little Miss Precious is over - at least for now. I really want to LIVE! Friend.

Who is saying, his native language is not English. Friend who is helping to writing down. Fighting for well being of mankind. Dear friends who fighting for well being of mankind. Truth about reaching to enlightenment. To reaching to enlightenment or other words to know your own trueself. Biggest enemy or barrier we have to get there it is mind. They are good beings or not? Reason we cannot see them,.

خدمات گردشگری و پذیرائی از مراسم ها. قابل توجه مسافران مشهد مقدس. آماده پذیرایی از جشن ها و میهمانی های شما. آماده پذیرایی از اردوها و تورهای زیارتی با تماس قبلی.