Etre un monstre sans sent. Ncarnée dans un enfant .

آخرین پست از این خاطره. مامانم خیلی وقت بود که باهام اتمام حجت کرده بود که اگه خواستی باهاش بمونی دیگه باید قید همه مارو بزنی. بری هم نه میذارم کسی بیاد دیدنت نه میذارم تو بیای. فراموش میکنیم که دختری به اسم تو داریم. حتی برا بدرقت هم نمیام. همیشه فکر میکردم اینا سختیای این راهه. فکر میکردم ممکنه بتونم خونوادمو راضی کنم. فکر میکردم گذرزمان میتونه این مشکلو حل کنه . فکر میکردم اونا که نمیتونن برا همیشه از من دل بکنن.

8594; J3 N3 PR3T3ND P4S PL4iiR3 A T0UT L3 M0ND3 . 8594; J3 N3 SUiiS P4S J0Lii3 . J3 SUiiS Bii3N PiiR3 .

Tit mpontage de moi et mon chéri.