شعر اول رو حمید مصدق گفته بوده که فکر کنم همه خوندن یا شنیدن. تو به من خنديدي و نمي دانستي. من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم. باغبان از پي من تند دويد. سيب را دست تو ديد. غضب آلود به من كرد نگاه. سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك. سالهاست كه در گوش من آرام آرام. خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم. و من انديشه كنان غرق در اين پندارم. كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت.

نوشته شده در سه شنبه 4 شهریور1393ساعت 22 توسط zeinab. بدون شک کسی که سکوت می کند. نوشته شده در چهارشنبه 7 خرداد1393ساعت 23 توسط zeinab. حرف هایت را پس بگیر. روی دوشم سنگینی می کنند. سکوت بهترین جمله است برای تو وامثال تو. روزی جواب خواهی داد به تمام کارهایت به تمام حرفهایت. و آن روز شرمنده می شوی روزی که خیره به چشمانت می نگرم و فقط سکوت می کنم. نوشته شده در یکشنبه 21 اردیبهشت1393ساعت 14 توسط zeinab.

Cc s ets moi lacher des coms. Abonne-toi à mon blog! Ajouter cette vidéo à mon blog. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

G rien dire sauf laché des com et bonne visite. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre. Ajouter cette vidéo à mon blog.

Donc si tu veux avoir froid dans le dos. Morgane vie avec ces parents dans un immense. Appartement dans le quartier le plus chic de Paris . Morgane est la cousine de Samuel . Samuel vie avec sa mére . Elle a une vie bien normal ,.