بازگشت همه به سوی اوست. اگر در بند در مانند درمانند. هیچی اومدیم بنویسیم پشیمون شدیم رفت دیگه. یه چندتا غیبت و تعریف و اینا از شرکت بود که بیخیال شدیم. یه کابوس از تحویل تمرینهایی که هیچ وقت ندادیم بود دیدیم که بیخیاال اونام شدیم. یه خبر درباره سفر به دیار باقی بود که گفتیم باشه واسه بعد. به افتخار دوستان بازدید کننده.

Sábado, 5 de maio de 2012. Olha como a gente rala pra tentar encontrar algo que talvez a family goste. Vi por ai varios posts sobre isso, uns falam que a family nem liga e tals, bom nós nunca conhecemos muito bem nossa host family pq o contato é pouco então é meio mesmo que tentar. Esses são da mais velha de 3 anos. Da mais nova de 1 ano. Bom é isso gastei um pouquinho mas fiz de cora.

دلم تنگ برا روزهایی که زار زار از دوریت گریه می کردم. اما حالا اینقدر پست شدم که سر نماز هم به تو فکر نمی کنم زندگی ام خالی شده پوچ پوچ. خجالت می کشم از این که تو باشی و من نباشم. این مدته اینقدر پس رفتم که از صحبت کردن باهات خجالت می کشم از امدن به درگاه پر از مهرت. برا همین نامه می نویسم. داستان عاشقی ام را پایان نده. به خودت قسم با تو بدون خیلی کیف میده اما چکنم که این دنیا به زنجیرم کشیده. یکشنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۱ توسط نیما. Weblog Themes By Blog Skin.