واین نیاز به هیچ زبان شاعرانه ای ندارد. به خاطر ارزوهایی که در حد یک فکر ماندند. به خاطر ان شب هایی که با بغض صبح شدند. به خاطر چشمانی که همیشه بارانی ماند. به خاطر حرف هایی که هیچ وقت گفته نشدند. اما برای شنیدن حرف های تو . می شود بیایی تمنا میکنمممممممممممم. چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۳۹۳.

In which Linda and Rosemary embark on second home ownership. Thursday, April 9, 2009. George Nye is a former marine who lives up the road and handles the snow plowing. George Nye also said that he has never seen the river this high or the road this bad in all his years of coming up here.

و ناگهان وقت زایمان دیر می شود. جوان نشده ای هنوز و دل پیر می شود. کسی که آهوی بیشه ات بوده تازگی. برای چشمان خسته ات شیر می شود. تمام چیزی که داشتی باختی به دل. تمام مال تو یک عرق گیر می شود. سودای دریا شدن به سر داشتی ولی. به چشم دیدی که رود تبخیر می شود. د می تکان داده گربه ات بهر دوستی. به دیده ها لیک سوء تعبیر می شود. فغان هایت نمی رسد ای دلا به هیچ. فقط شود یک غزل که تحریر می شود . طنابی گشته ای بر گر.

Aku hidup untuk menggapai mimpiku, anganku, dan citaku. Senin, 20 Juli 2009. jadi mereka terpesona dan tidak berani bilang saya jelek. Belum pasti, karena yang tau jawabanya cuma orang yang menilai saya. Lelah sudah pasti, letih kadang-kadang, kurang tidur? Sahabat saya baik, .

لطفا با غصه وارد نشوید. چقدر خوش شانسین ک ی همچین وبی رو پیدا کردین. این فرصتا نصیب هر کسی نمیشه , اره . یه چیز دیگه اینکه حتما کامنت بذارید. برا این که نسل جدیدیای وب گرد هم حوصله متن و اینا رو ندارن. بیشتر دارم عکس نوشته میذارم. اگرم خاستین پستای قیبلیو ببینین بعد آدرس وبم. اینو بذارین بجای دو هم عدد صفحع رو بذارین.