گاهی لازمه آدم برگرده به قدیم! جایی که کلی خاطره ازش داره. جایی که به واسطش کلی دوست پیدا کرده. جایی که باعث کلی تغییر و تحول بوده براش. جایی که سنگ صبورش بوده. جایی که هنوز بعد از 3 سال کلییییییی دوستش داره و به یادشه. امروز از اون روزاست که از شدت خستگی و شدت کار حوصله ندارم هیچ کاری بکنم. از صبح که دربست در خدمت آقا بودم.

همه چيز و همه رنگ مثل عشق. غريبه اي به نام فرزند. چند روز قبل يكي از دوستام اومد پيشم و درد دل كرد اين متن رو به زبان خودش مينوسيم. مادرم از كوچكي هميشه من رو با بچه هاي فاميل مقايسه ميكرد زماني هم كه موفق بودم بجايكه تشويقم كند ميگفت حالا شدي مثل فلاني. با تمام اين سختي ها گذشت به دليل وضع مالي پدرم سعي ميكردم چيزي ازشون نخوام حتي پول تو جيبي هم نميگرفتم همينطور گذشت تا دبيرستان رو تموم كردم با تمام سر كوفت ها و . قبل از پرپر شدن اين نوزا.

Le temps guérit nos blessures les plus profondes. Sauf bien sur pour les citations. Que ce soit des compliments ou des. Ce qui est tout à fait normal.

Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

And will disappear again right here. Just like those shining stars. Many times I have change,. To find that woman within. Today, I am still that butterfly,. To show people her beauty and worth. Wednesday, May 06, 2009. I would want to continue keeping things locked away,. Just a key that is cast away to the sea. They knew every little bit of me. To use things for their own benefits. Tired of the emotions,.