Petit blog sur une super troupe.

هستم غلام حلقه به گوش و گدای تو -مادر پدر هر آن چه که دارم فدای تو. از همتون معذرت میخوام که این مدت نیومدم بهتون سر بزنم و جواب کامنتاتونو ندادم. یه عذر خواهی دیگم بدهکارم چون شاید ی مدت طولانی نیام نت باید ببخشید که نمیتونم سر بزنم و جواب نظراتتون رو بدم. دیدی که به زندگی داریم.

نوشته شده در سی ام مرداد ۱۳۹۲ساعت توسط reza. نوشته شده در سی ام مرداد ۱۳۹۲ساعت توسط reza. دلش می خواهد بهانه های الکی بگیرد. آغوش تو یا شانه های تو. نوشته شده در بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۲ساعت توسط reza. ا گ ﮧ ب ﮧ ر وز آی ﮯ ڪ ﮧ. ه ن وز ب آه ґ غ ری ب ﮧ ب وפ یґ ب رم یگ شت ґ. ب آ آی ט ڪ ﮧ می פ ون س ت ґ ت ن ﮩآ ґ می زآر ﮮ. ب آز ґ ب آ ت و ب و פ ن و ا ن ت خآب می ڪ ر د. ف ق ط یه ز .

ما ده نفر خانواده ایم پس به شما ربطی نداره اینجا چه خبره فقط لذت ببرید. به محفل خونوادگی ما خوش اومدین. ما خونواده ی گنده ای هستیم که الان خدمتتون عرض می کنم. من مادر بزرگ خونوادم و بزرگ خاندان قلقلی ها. چهار پنج تا شوهر مرحوم داشتم. که یکیشون ازدواج کرد و شوهرش مرد و در حال حاضر ترشیده. که شوهرش پدر مرحوم بنده بود. یکیشونم داشت می ترشید که شوهرش دادم. یه داماد مایه دار دارم. دامادم یه زن داره که زنش یه شوهر داره! ۴ تا نوه ی قد و نیم قد تحصیل کرده دارم.