برای آن به سوی تو می آیم. برای آن به سوی تو می آیم. اگر برای آن به سوی تو می آیم. که مرا از شعله های دوزخ نجات بخشی. بگذار که در آنجا بسوزم. و اگر برای آن به سوی تو می آیم. که لذت بهشت را به من بخشی. بگذار که درهای بهشت به رویم بسته شود. اما اگر برای خاطر تو به سویت می آیم. مرا از خویش مران! تا در کنار زیبایی جاودانه ات. روی یک تکه کاغذ بنویسی. و بچسبانی پشت شیشه افکارت. باید به خودت استراحت بدهی.

Qualifié de névrosé atardé mental à trouble compulsif qui vit dans un monde de fanatique de la consomation. Sur ce achète toi un cerveau! A pluch cher décadent. Abonne-toi à mon blog! Mis du Jour, B.

Commence par suivre rendy02 pour devenir ami.