Date Range
Date Range
Date Range
Salut à toi, le comédien. Salut à toi, le musicien. Salut à toi, le jongleur. Salut à toi, le voltigeur. Salut à toi, le technicien. Salut à toi, le plasticien. Salut à toi, le créateur. Salut à toi, le danseur. Salut à toi, le machino. Salut à toi, le régisseur. Salut à toi, le manageur. Salut à toi, à la photo. Salut à toi, le chapiteau. Salut à toi, le cinéma.
On nait seul on mourra seul. Fuir à la recherche du paradis. Bizarement le temps a fait ses choix.
به نام آن که هست تا بدانیم بودن هیچ گاه بیهوده نیست. از نبود او روز های زیادی می گذرد. پس از آن بار دیگر او را هرگز در کوچه ندیدم ولی همان یک بار. کافی بود برای آنکه هرگز او وآن کوچه و گل ها و قدم هایش را فراموش نکنم. روز هایی گذشتند و چقدر زود از آن روز ها دور شدم. می گذرد و فقط گاهی نه. بیشتر از گاهی دلم می گیرد و نمی توانم کمکش کنم چون همیشه. من نیز خاموش می شوم. خاموشی میان فریاد کاغذ های خط خط.