دلم خیلی تنگ شده بود برای اتاق نارنجی ام و شما که به این اتاق. سر می زنید از سر مهربانی. دستانم را باز می کنم. چوبم را به دست می گیرم. و راه می روم روی دلم. که بند است به نگاه تو. تاملاتی در باب کلاغ و نقش آن در عشق. برای آپولو جامی از آب بیاورد او در این کار کوتاهی کرد. و در نتیجه به آسمان رانده شد. او در کنار جام یا پیالهای. نشانده شد بدون آنکه بتواند آبی از آن بنوشد .

Har jag hamnat i någon slags konstig period? Vad är det som händer egentligen? 2,5 år kvar till att vara färdigutbildad tandläkare. Jag tror att jag avlider lite. Den här personen råkar tycka om mig också. Jag har en sko som klämmer. Det är ju Klim! Så det är väl fantastiskt? Om någon.

آموخته ها و خاطرات یک سگ پیر. آدم ها در بند ط و ت بودند که آن باد شدید آمد و برد و کشت و رفت . آأما از شبکه های اجتماعی استفاده میکنن مثل همین وبلاگ یا فیس بوک یا اینستا گرام و. یه چیزی هم دارن که بهش میگن فرهنگ استفاده از هر چیز . وقتی خوب نگا کنی متوجه میشی. خیلی آدما از این شبکه ها استفاده میکنن ولی خیلی کمترشون فرهنگ استفاده رو دارن . ما سگا به فرهنگمون که همانا وفاداری و حفاظت و استخوان خواری است افتخار می کنیم. حالا آدما بیان و یاد بگیرن .