در یه روز برفی و دو عدد دوست . امروز حال خوبی داشتم و عصر وقتی زیر سکوت سنگین برف رفتم خونه الی عزیزم حالم بهتر شد . خندیدیم و عکس گرفتیم و حرف حرف حرف . اینکه پیش دوستت یه روز برفی زیبا رو بگذرونی لذت بخشه. اینکه توی سرما قهوه از دست دوست بنوشی اما اون مصرانه چای و بیسکوئیت بخوره لذت بخشه. اینکه پیش دوست جونت لا به لای عکس ها و البوم های قدیمیش سرک بکشی حتی ب. رای من امروز خوب بود . اینکه دوستت یه شیشه زیبا گل سرخ خشک شده بهت بده زیبا ست . فقط گاهی باید سکوت کرد! .

یادداشت های یک آدمک روی دیوار اتاقش. به ارزش یک لیوان آب خنک. به دست کسی نمی رسد. دینگ ساعت توی گوش تنهایی پیچ خورد. سرش را توی بالش فرو کرد. بوی آب دهان دلش را بهم زد. روی تخت نشست وپاهایش را روی زمین گذاشت. چند ثانیه ای به دو خانواده ی پنج نفره که جلو چشمانش وول می خوردند خیره شد. حتما همه مان توی دریایی از آب واوره دست وپا می زنیم وزمین از شرمان خلاص می شود.

Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

Voissi mon nouveau blog ,je parle de moi de mon centre equestre. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.