Je suis chatain clair, même très clair. Donc voilà je vous fait de gros gros bizoo et JE VOUS A.

Ale na szczęscie jechal z nami konwój policji wiec nawet szybko poszło. Cerkiew, która znajdowała się nie daleko naszego hotelu.

از درد شقایق به لباس مشکی بوسه میزنم. خدایا وقتی بچه بودم بهم یاد دادن که همه را دوست داشته باش ولی حالا که بزرگ شدم یکی را دوست دارم بهم میگن فراموشش کن. دیر گاهیست که تنها شده ام. قصه غربت صحرا شده ام. وسعت درد فقط سهم من است. باز هم قسمت غم ها شده ام. دگر ایینه ز من بی خبر است. که اسیر شب یلدا شده ام. من که بی تاب شقایق بودم. همدم سردی یخ ها شده ام. کاش چشمان مرا خاک کنید. تا نبینم که چه تنها شده ام .

Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.