لحظه به لحظه اش آرزو کردم کاش تو در کنارم بودی . دستم در دستان مهربانت بود و از ته دل می خندیدیم. اما من تمام روزهای باقی مانده را برای داشتنت صبر خواهم کرد. تمام لحظه های باقی مانده را . دستت را بگذار روی قلبت . من همان جا هستم . کاش می شد این فاصله هارا زودتر از میان برداشت و در آغوشت آرام گرفت . آرزویم این است بهار بعدی دستانم در دستانت باشد . گفته بودی برایت چیزی بنویسم.

تمام نا تمام من با تو تمام ميشود. سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش. مستانه شد حدیثش پیچیده شد زبانش. گه میفتد از این سو گه میفتد از آن سو. آن کس که مست گردد خود این بود نشانش. چشمش بلای مستان ما را از او مترسان. من مستم و نترسم از چوب شحنگانش. ای عشق الله الله سرمست شد شهنشه. برجه بگیر زلفش درکش در این میانش. اندیشهای که آید در دل ز یار گوید. جان بر سرش فشانم پرزر کنم دهانش. آن روی گلستانش وان بلبل بیانش. وان شیوههاش یا رب تا با کیست آنش. این صورتش بهانهست او نور آسمانست. بگذر ز نقش و صورت جانش خوشست جانش.

Ce blog est destiné a mon amour,aux personnes que jaime,aux voiture que jaime et autres. Abonne-toi à mon blog! Encore mon amour et moi! Je laime ste photo la! Comme tout les autres! On etais a mon bal. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.