عشق هرگز نمی میرد! یکشنبه پانزدهم اردیبهشت 1392. بمون از عشق و با من بخون. هووووف تو این مدت خیلی اتفاقا افتاد که نمیدونم از کدومش بنویسم. دلم واسه وبلااااااااگ جونم تنگ شده بود. خیلی وقت بود خاظره ننوشته ببببببودم. اول از همه اینکه فردا امتحان دارم و ۱صفحه هم نخوندم. خدایاااااااا این ترم پاسم ککککککن. همه ی این خاطره های خوبی که داره واسم میسازه تو ذهنم میمونه. بیخیال موهامو البالووییی تیره کردمممممم. با اینکه میدونم خوشش نمیاد ولی مهم نیس.

Enfin un blog qui me ressemble lol.

What a beautifull ending without a tear.

جزایی بالاتر از این نیست که به چیزی که قسمت تو. برای م ردن 2 راه وجود داره.

None of these children was born with a spoon, not even a wooden spoon. At different times, I found myself having a conversation with these children. Here are four interesting ones. What do you want to be when you grow up? I stand before .