حرفهایی که به هیچ کس نگفته ام. ای بنده ی من انگاه که به نماز می ایستی انچنان به سخنانت گوش میدهم که گویی همین یک بنده را دارم و تو ان چنان غافلی که گویی چندین خدا داری. دلم برای این چند روز عزاداری خیلی تنگ شده. انگار چیزی رو گم کرده باشم. برای تبریک روز پدر دارم میرم ده مون. یه چادر نماز برای مامان و یک جفت دمپایی طبی هم برای بابام گرفتم. در رو قفل نکنید که دارم میام.

خاطرات - نکاتی که به ذهنم می رسد. ماه رمضان اومد و رفت مثل یه مهمون بعضی ها خیلی می شناختنش یه لحظه هم از کنارش بلند نشدن یه عده کمتر می شناختنش و . خدایا کاری کن جز اونایی باشم که ثانیه های عمرم پربرکت باشه و پر از نور. من و تابستان و کتاب. لذت خوندن کتاب برای من از خوردن خوشمزه ترین بستنی دنیا هم بیشتره.

Saluee ben su mOn blOg. Bonn Je me suis Faitee taguerr Parr audreyy.