Montblanc Boheme Silver Bleu Rollerball Pen. Montblanc Boheme Steel Noir Fountain Pen. Montblanc Etoile Eternelle Ballpoint Pen. Montblanc Meisterstuck Platinum-Plated Facet Ballpoint Pen. Montblanc Meisterstuck Ceramics Black Prisma Pencil. Montblanc Meisterstuck Porcelain White Rollerball Pen. Montblanc Meisterstuck Solitaire Silver Fibre Guilloche Pencil. Montblanc Boheme Pirouette Lilas Fountain Pen.

شش سال زندگی یک ماه زیبا در آغوش آسمان. آمدی درخواب من دیشب چه کاری داشتی ای. عجب از این طرفها هم گذاری داشتی. راه را گم کرده بودی نیمه شب شاید عزیز. یا که شاید با دل تنگم قراری داشتی. مهربانی هم بلد بودی عجب نامهربان. بعد عمری یادت افتاده که یاری داشتی. سر به زیرانداختی و گفتی آهسته سلام. لب فروبستی نگاه شرمساری داشتی. خواستم چیزی بگویم گریه بغضم را شکست. نه نگفتم سالها چشم انتظاری داشتی. با نوازش می کشیدی آه و می گفتی ببخش. سربه دوشم هق هق بی اختیاری داشتی. وقت رفتن بغض کردی خیره ماندی سوی من.

سراب رد پاي تو كجاي قصه پيدا شد كجا دستاتو گم كردم كه پايان من اينجا شد. احسآسے بہ بزرگے يك غرور لہ شده. بہ زير خیانت هاے يك عشق دروغيט اينجا . در خلوتگاه ايט عشق صداے شيونهاے دردناكم. صداے نفريט هاے ايט دل شكستہ ام. روزے بہ گوشت خواهد رسيد . دست سرسخت سرنوشت بہ گوشت مے رساند. براے زجرهاے ايט قلب سوختہ ام. براے هر نفس كہ با مرگ كشيدم . براے تك تك ثانيہ هاے تنهايے ام. و براے غرور شكستہ ام . ديدار بہ قيامت عزیز م.

تصمیم گرفتم آنقدر کمیاب شوم تا شاید دلی برایم تنگ شود. دقایق کوتاهی از تاریک شدن هوا میگذرد. دو زن و یک دختر کنار خیابان ایستاده اند دختر میگوید مستقیم. ترمز میزنم در کمال تعجب فقط دختر سوار میشود و ضد حالی اساسی میخوریم. حرکت میکنم ناگهان دختر میگوید هی خدااا. آرام میگویم چیه دل پر دردی داری و میخندم! بفرما ه ه ه! خیابان ولی عصر-پارک ساعی.