چترم را جایی میان خاطرات دیروز جا گذاشتم می گذارم خیس شود آرامش خیالم. یه روزی میرسه که جای خالیم رو با هیچ چیز نمیتونی پر کنی . ! کافیست چشمانم را ببندم و به خیال بروم . و هنوز به خود نیامدهام.

Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

عاشق را زبان سخن بود. دوستای گلم به این وبم بیایید. قدم مي زنم شهر خاموشي رو! قدم مي زنم اين فراموشي رو! ورق خورده دفتر چه ي كوچه ها. هنوز عطر دستاي تو جاريه. دل بي طپش ردت و از بره. نگاه كن من و تا كجا مي بره! بتاب از تو پلك تر پنجره! بخون از سكوت پس حنجره! بيا تا نلرزه قدم هاي عشق! نذار بشكنه مرد تنهاي عشق! ببر شب رو از شهر دلواپسي! نوشته شده در چهارشن.