Date Range
Date Range
Date Range
Où tout commence et tout finit . Nouvelle année, nouvelle histoire, nouveau.
Bon comme tou les gens qui viendront ici me conesse pas la peine de me decrir. Ah que vous etes mini. Abonne-toi à mon blog! Les 2 bo goss. Ah que vous etes mini.
در محضر حاج حسین نجار. یا داود من توبه کنندگان را بهتر از صدیقین می خواهم.
خاطرات این من تنها! سهشنبه 21 خرداد 1392. قراره من اینجا خاطراتم رو بنویسم. خلاصه که هیچ اجباری در کار نیست. چندوقت پیش ما یه ازمایش انجام دادیم که طبق روال همیشگی بایدجلسه ی بعدگزارش کارش روبه استادتحویل میدادیم ولی چون رسم نمودار بود ویکم ما تجربه نداشتیم و استاد سختگیر بودوچندتا امتحانم پشت سرهم داشتیم وقت نشد که در زمان مقرر ماگزارش روبه استاد تحویل بدیم. تمام شماره ها هم توی گوشیم بود ونمیتونستم حتی حداقل باگوشی یه نفردیگه بااستادتماس بگیرم. چرخ تا راحت شم! .
شاید اگه بدونم دیگه منتظر نمونم که عقربه های ساعت بودنمو محکوم کنن. همونطور که از یادت رفتم. میرم تا دیگه سنگینیه بغضامو تو گلوم تحمل نکنم. تا اون همه خاطره رو به دوش نکشم . شکستم زیر این خاطره ها. و من چقدر دلم می خواهد همه داستانهای پروانه ها را بدانم که بی نهایت بار درنامه ها و شعر ها. تا سند سوختن نویسنده شان باشند. آن ها در اندیشه چیزی مبهم. که انعکاس لرزانی از حس ترس و امید را. کسی را دوست می دارم.
شعرها بیشتر در آرشیو قبل از آبان. هیچ چیز این جهان بی کرانه را جدی نگرفتم. حتی عشق را! برخلاف گذشته امسال هدیه تولد بزرگی دارم برای خودم. وقتی از خواب بیدار شوم آن چه دوست ندارم را میریزم دور. با آنچه میخواهم باشم از اتاق بیرون می آیم. شروع سال جدیدی از تقویم زندگی. دنیای من به وضوح ناقص است. در پس پیاده روی های بین خانه و کلاس. چقدر خنده دار است که من نه در خانه , خودم هستم و نه در کلاس! که هرچقدر آهسته بروم باز زود میرسم.