زمین خوردم در خیابان . تو به من خندیدی . تمام حواسم به مردم شهر بود . تا عاشق خنده هایت نشوند . دلم از نبودنت پر است! آنقدر که اضافی اش از چشمانم می چکد. دلتنگی چه حس بدی است. تنهایی چه حس بدی است. کاش نگاهم شرار نور میشد. و دوست داشتن چه کلام کاملی است. ومن چقدر دلتنگ دوست داشتنم! نه یک روز بلکه هزاران سال. بگذار آواز شاد بودنت چنان در شهر بپیچد که رو سیاه شوند. آنان که بر سر غمگین کردنت شرط بسته اند. یادم باشد که فرشتگان برایم دعا میکنند.

Quarta-feira, 27 de julho de 2011. Nunca mais apareci por aqui. E revi todo o blog, e revivi saudades. Sinal de momentos passados que nos foram bons, não é? Por isso, sempre tomo o primeiro copo de gut gut. kkkk isso mesmo! Depois você vai apreciando devagar. e curtindo a companhia dos amigos e também dos amores. Isso é bom, não é? Saudades. E como é bom, já havia até esquecido.

من میس درسا و خواهرم پریسا مدیران این وب هستم. در این وب فقط مسابقه برگزار میشه. اما اگه یه وبلاگ سفارشی و سرگرمی میخوایدgirlsrooms. جوایز ارزنده ای هم میدیم. خب فرم زیر رو پر کنید و همین حالا ثبت نام کنید. لطفا سعی کنید یک عکس بدید.