Rotterdam, Markthal 31 mei 2015.

Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

خدایا میدونم تو زندگیم خیلی تو رو نادیده گرفتم. خدایا میدونم تو رو خیلی وقتا فراموش کردم. خدایا میدونم شکرگزار نعمتهایی که بهم دادی نبودم. اما الان دیگه بیا آشتی. خدایا دستمو بگیر که خیلی خستم. خدایا میخوام در حضورت دلی سیر گریه کنم. خدایا دیگه باهام قهر نباش. بعضی وقتا خوبه که عینکت رو از روی چشات. برداری و به دور و برت با دید واقعی نگاه کنی. حالا این عینک میخواد هر عینکی باشه. مهم اینه که تو واقع بین باشی.

هر که مرا دید تو را نفرین کرد. باز امشب از عشق تو غوغاست در دلم. بر تمام لحظه های بی بهار. بر تمام لحظه های خشک خشک. بر تمام لحظه های بی قرار. بر تمام پیکرم موی سرم. بر تمام شعر های دفترم. بر تمام واژه های انتظار. بر تمام صفحه های زندگیم. بر تمام خاطرات تلخ و تار.

برآے ا طلآع ا ز ن حوه ے سفآر ش. قآفیﮧ ے ش عر م ט است. ش عر م ט و صف د ل. در ا زل شآ ی د. مے س رآیم بﮧ ا می. آخ ریט م صر ع م. ט قآفیﮧ ا ش م رد. و من چون تک درخت زرد پائیزم. سفآر ش ڪ د موزیڪ. م ت ن ظرآت ذڪ.