صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد. ولی آنروز که آخرین زنگ دنیا میخورد. دیگر نه میشود تقلب کرد و نه سر کسی را کلاه گذاشت. آنروز تازه میفهمیم دنیا با آن همه بزرگی اش از جلسه امتحان. آنروز تازه میفهمیم که زندگی عجب سوال سختی بود. سوالی که بیش از یک بار نمیتوان به آن پاسخ داد.

Los últimos días de Don Juan. LOS ÚLTIMOS DÍAS DE DON JUAN. Versión libre de la obra. La conducta reprochable y desmesurada del libertino Don Juan Tenorio, le llevará a enfrentarse no sólo con aquellos con los que se cruce, sean de la clase social que sean, sino que su irreverencia carente de límites, lo terminará enfrentando con el más allá.

Mən səni unuda bilmirəm, axı. Unutsam göyləri unudam gərək! Dənizi unudum, ya dalğaları. Payızda xəzanı, qışdasa qarı. Baharda gülləri unudam gərək! De necə unudum mən səni necə? Sevgi durna dəyil payızda köçə. Yuxuma gəlirsən mənim hər gecə. Ayları, illəri unudam gərək! Sənin xəyalındır həsrətlə baxan. Adındır hər saat qarşıma çıxan. Yağışı, selləri unudam gərək! Alev alev yanar icim.

من از این به بعد تو یه مبلاگ گروهی مینویسم. به وبلاگ ما سر بزنین. به من که خیلی خوش گذشت این چند روز. دیشبم که ویام گل زد! راستیدیشب انقد ذوق کردم از صعود اسپانیا. یه خواب فوتبالی دیدم! خواب دیدم من فوتبالیستم! خلاصهرفتم یه گل زدم به حریف. همه ذوق کردن پریدن رو من! اییییییییییی خدا.

سالم بود که اولین شعرم رو توی مدرسه گفتم. بچه ها و همچنین دبیرم خیلی منو تشویق کردند. شعرم زیاد وزن نداشت و بچگانه بود. اما این حس رو در من به. میشه تلاش کرد و پله های ترقی رو طی کرد. عید آمد و بی .