Abonne-toi à mon blog! C EST MA POTE SUR VALERIE UNE COUSINE A MOI JE T ADORE TROP FASHION.

Viernes, 25 de marzo de 2011. Si pudiera devolver el tiempo, lo haría. Visitaría esa etapa en mi vida, cuando estaba en medio de la nada. Me alentaría a mi misma sobre lo hermoso que sera mi vida junto a ti. Sin tan solo hubiera sabido, desde antes, que tu amor me rescataría, habría avanzado mis pasos hacia ti. Tu decidiste acercarte primero, sorprenderme y en el momento preciso darte a conocer. Gracias por tan inmenso amor. Jesús! Publicado por Franchesca De león.

IM not in love but i love love. سلام به همه ی دوست جونام. یه مدتی به دلیل کمبود وقت در خدمتتون نیستم. که صدایی با صدایی در نمی آمیخت. و کس کس را نمی دید از ره نزدیک. یک نفر از صخره های کوه بالا رفت. و به ناخن های خون آلود. روی سنگی کند نقشی را و از آن پس ندیدش هیچکس دیگر. شسته باران رنگ خونی را که از زخم تنش جوشید و روی صخره ها خشکید. از میان برده ست طوفان نقش هایی را. که به جا ماند از کف پایش.

وقتی دو عاشق از هم جدا میشن . دیگه نمیتونن مثل قبل دوست باشن . چون به قلب همدیگه زخم زدن . نمیتونن دشمن همدیگه باشن . چون زمانی عاشق بودن . تنها میتونن آشناترین غریبه برای همدیگه باشن. یک چیز هایی جا می مان د. م ثلا چ تری در ایستگاه ق طار . نگاهی پ شت ب خار شیشه . و ر د پایی روی ب رف . آرام م ی روم . آنچنان آرام که ندانی کی رفته ام! ب ه د.