مامان توتی و عسل شیرینش. روی لینک زیر دو بار کلیک کن بعد با من تماس بگیر راهنماییت کنم . سلام به همه دوستهای خوب فاطمه. دیگه نمی خواستم من بنویسم ولی امروز انقدر لذت بردم که یهو دلم خواست بیام و تو وبلاگ فاطمه بنویسم . نه مامان اگه دعوا بشم بهتر از اینه که دروغ بگم. دختر عزیزم بهت افتخار می کنم. بالاخره تصمیم گرفته روزه بگیره.

سلام به نی نی کوچولوی خودم که مامانشو اذیت می کنه! دیروز ساعت 3 ظهر بود که یه باره دیدم زیرم خیس. اول اهمیت ندادم ولی بعد چند دقیقه بلند شدم رفتم دستشویی و . دیدم تو لباس زیرم پر خون. هیچ کس خونه نبود , فقط دست و پام می لرزید و گریه می کردم. نمی دونستم باید چیکار کنم. تا اینکه زنگیدم به بابایی که بلند شو بیا بریم دکتر و . رفتم دکتر گفت باید بری سونو. ساعت 4 رفتیم سونو نوبت مون ساعت 7. تمام این مدت فقط گریه می کردم. و برام گذاشت و دوباره شنیدم.

La décadence est désormais différente . Nous avons enfin retrouvé Peter . Je savoure ces moments . Abonne-toi à mon blog! Plus que tout je veux être avec vous. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

DANS LE CiiEL DE N. Abonne-toi à mon blog! Ne sert à rien. Son chéry depuis 2 ans et demi.

پارمیس خرس ولنتاین مامان و بابا شد. روز ولنتاین بود داشتم فکر میکردم برای بابایی چی بخرم که خیلی باحال باشه بعد یهویی یه فکر عالی به سرم زد. گفتم چه خرسی باحال تر از پارمیس خودم خلاصه یه پاکت قرمز گنده پیدا کردم بعدش تن پارمیس یه پیراهن و جوراب قرمز پوشیدم گذاشتمش توی پاکت کادو و کارت و کاکائو رو دادم دستش شد قشنگترین کادو ولنتاینی که تا حالا دیده بودم بابایی هم خیلی خیلی خوشش اومد. خدایا به خاطر این معجزه ی الهی همبشه ازت ممنونیم.