گاهی به من برس که هی دیر می شود. این لحظه های هرزه و دل پیر می شود. یک لحظه اختلاط و فقط یک پیاله چای. این زندگی ماست که تفسیر می شود. هر روز که فاصله ام با روز رفتنم کمتر می شود. استرسیا شاید حسی عجیب تر از آن. هی خودم را محکم می گیرم. را برای بار چندم می پوشم. به صورتم نگاه می کنم . خوشحالم در اولین روزهای سال می روم خانه خدا.

آخرش حاجت مو مט میگیرم. ب ه هواے کرب و بلاے ت و نفس تازه نمے کنم. استقبال جهانی از مسابقه ایرانی. همگے رفت ه اند زیارت ارباب.

Abonne-toi à mon blog! CLMJSA. Pas besoin de Faire tout Un roman sur Ma vie Privée. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

Abonne-toi à mon blog! Ajouter cette vidéo à mon blog.