شهید ذکرالله صفری ازچهره ای بشاش وروحیه ای شاد برخوردار بود و دائما در سختیها وخوشیها. منزل ومحل با هم بودیم. بچه ها رابا اخلاق ورفتارشیرینش روحیه میداد. در مسجد و دعا و جنگل و. اردو و ورزش با شیرین زبانی و لبخندش بچه هارا به وجد می اورد و روحیه در بسیجیها ایجاد میکرد. تا انها از دست دادن دوستان شهید و بچه های مسجد را سخت نگیرند و کمتر اظهار ناراحتی کنند. به قدری از ماموریت های پایگاه بسیج شجاع بود و با ایمان خالص انجام می داد که هیچ وقت. دلمان می گرفت و خسته.

and je cσmptє biєn tє Gardé pσur ℓa viє . Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

خاطره ها را رشوه میدهم به روز هایم تا از بی تو بودن صدایشان در نیاد! که عنکبوتش سیر است. جاده های بی پایان را دوست دارم. دوست دارم باغ های بزرگ را. من تمام فیلم هایی را. زندانیان موفق به فرار می شوند. درمن یک محکوم به حبس ابد. با ذره بینی در دست. سعی کن با همه چیز کنار بیایی! زمین به شکل احمقانه ای گ رد است! .

بهتر از یه تلخ بی پایانه . مطالب وب از خودمه . خوشحال میشم کتاب نوشته هامو ورق بزنی . کلاغ ها فریاد می زنند. و من سکوت می کنم. این مزرعه ی زندگی من است. گر نقاب خندانم را برداری. جز یک تنهایی حک شده. در قلبم چیزی نمی یابی . نظرهم نگذار تحسین هم نکن. همان كه بخواني بس است. من به بي محلي آدمها. وبلاگ دست نوشته های منه. دلم که بگیره مینویسم . و به دریایی بی کران از بخارات قلب شکسته ام. را میگویم که ذره ذره در وجودم جوانه.

Je cherche pas à te pLaire.