حوالی من توقف ممنوع است. همانطور که تو ,. اهنگ تو که دیدی از علی ارشدی. همون دستایی که عمری به دستای تو عادت کرد. تو رو دست خدا داد و خیال دل رو راحت کرد. تو که عمری فقط گفتی جدایی چاره درده. گذشتی از من تنها اخه این اشک یک مرده. تو که دیدی غریبیمو چرا فکر سفر کردی. یه کم فکر کن به رفتارت کیو تو دربه در کردی. تا دستای منو عادت به دستای خودت دادی.

وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.

من اینجاҐ بعכ از چهار ماه و כه روز. من اینجاҐ بعכ از چهار ماه و כه روز. ما رو میذاشتن رو پاشون به. سانتریفیوژ انقد تکون میدادن تا. پلاسمای خونمون جدا میشد خوابمون. فقیر به دنبال آسایش زندگی ثروتمند.

دوست داشتنت را اعتراف کردم. و هنوز مانده ام چرا همه معشوقها می روند. به امید کسی که شاید قرار نیست. سفر من آغاز شد روی طولانی ترین. دیگر هیچ فالگیری مرا از سرنوشت تو نخواهد. قراری نیست برای بی قراری من. تو پشت هیچ پنجره ای نیستی. چه اهمیت دارد ماندن یا رفتن من. وقتی که تو خیلی پیش از دلم رفتی ! بیا تمام بن بستها را دوباره برویم. شاید این بار یک دیوار ریخته باشد. اما من پیرتر از این نخواهم شد. در لحظهای از عمرم متوقف شدم.