زندگی دوباره ام به یاری خدایم. نمی دونم چی قرار بنویسم. زندگی را دگر کاری نیست. نه اینکه تنهایی را دوست دارم. چرا که کسی مرا دوست نمی دارد. نمی دانم چه می نویسم. نمی دانم چه می خوانی. دلم واسه یکی خیلی تنگ شده. یکی که هر شب بودنشو حس می کردم. و هر صبح به امیدش بیدار می شدم. نمی دونم از فردا صبح چی میشه. خدایا بهم صبر بده تا روز مرگم فرا رسد. نمی خواهم با گناه پیشت بیایم. مراقبم باش همانطور که تا به امروز مراقبم بودی. بسیار دوستت می د ارم.

Je pense que vais mettre des images, photos qui me plaisent. Abonne-toi à mon blog! Petite excusion en normandie cherbourg.

On arrete and on recommence. Abonne-toi à mon blog! On arrete and on recommence. Il faut se mettre à jour.

8226; Pas de nouvel article avant 50 commentaires sur chaque article .