ناگهان چقدر زود دير می شود. آه! عوض اينكه وايسی اينجا چپ چپ منو نگاه كنی برو يه فكری به حال اون مغز خرابت بكن. چند روزه حسابی کلافه شدم. تازه متوجه شدم که جد بزرگم اهل شعر و ادبيات بوده! آخه هفته پيش بابام دفترچه قدیمی رو به من نشون داد که تا حالا نديده بودم. و بهم گفت که مال پدربزرگ پدربزرگ اش بوده و دستنويسه. داخلش کلی شعرهای زيبا نوشته شده بود ولی بعضی از اونها تا حدی ناخوانا بودند.

نخستین روز بقیه عمر ما! یادم باشه روزی حداقل یه بار جوری بهت نگاه کنم انگار که روز اولیه که عاشقت میشم . یادم باشه روزی حداقل یه بار جوری صدات کنم که که وقتایی که باهات قهرم دلت حسابی برام تنگ بشه . گاهی احتیاج داری که از زندگی و همه تعلقاتش بکنی و بری یه جای دور. جایی دور از هر کس و هر چیزی جز اونکه پاره ای از تنته و با وجودش شادی دوباره به خونه دلت برمیگرده . یک استوانه نورانی و یک مکعب مستطیل که پوشیده از گله.

Ba oui la chieuz ariv. Please enter the sequence of characters in the field below.

The Adventures of a Historical Romance Author. If you would like to take part in this adventure with me, please let me know about your ideas and we can get together and share those stories. Talk with you soon! The Darkest Winter Book Cover.