آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند. آسمانش را گرفته تنگ در آغوش. ابر با آن پوستین سرد نمناکش. جامه اش شولای عریانی است. ور جز اینش جامه ای باید. بافته بس شعله ی زر تار پودش باد. گو بروید یا نروید هر چه در هر جا که خواهد یا نمی خواهد. چشم در راه بهاری نیست. گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد.

در گل بمانده پای دل. بدو بیا خنده به شرط چاقو. لحظه های با تو بودن. ساقیا آمدن عید مبارک بادت. وان مواعید که کردی نرود از یادت. خدايا ممنون براى تمام خنده هاى امسالم.

Bon bin salut se blog est a moi jonathan et jesse pi ont fait du parkour ensemble. Parkour est pas un sport vraiment.

Subscribe to my blog! This blog has no articles.

The author of this blog only accepts comments from friends. Clique ici pour poster un commentaire en étant identifié avec ton compte Skyrock. Et un lien vers ton blog ainsi que ta photo seront automatiquement ajoutés à ton commentaire.