هیچ چیزی در دنیا راحت بدست نمی یاد . عاشق این ماشین هاییم که کج و کوله جلوی در پارک بانوان پارکن! نوشته شده در پنجشنبه 6 تیر1392ساعت 5 بعد از ظهر توسط مریم. خانه ای که برایم ساخته نشد - 3. کوچک تر و کمتر از الان ما بود .

من عاشق این شکلکای مامانیم. مخصوصا این مدلشون که تپلی تر و نارنجی رنگن. وقتی با دقت بهشون نگاه میکنی بعد از اینکه نیشخندی میزنی بهشون ریز میشی رو حرکت و کارشون. این از اولین سریشون که دختر و پسر باهمن. جداد جدا دختر و پسر. حتما اگه از این سری دختر و پس پیدا کنم به این مجموعه اضافه میکنم و بقیه مدلها هم بمرور تو پست های دیگه میذارم. و اینم از سری سوم.

Tehran, tehran, Iran. 1576;ریده هایی از یک کتاب. 1594;صه ی ماهی و ماه. بریده هایی از یک کتاب. هر چه می نوشمت تشنه ترم ای عطش آورترین آب. غمناک ترین شادی زندگی ام هستی.

لاله از سوز عطش بنهاده سر بر روی خاک. ابر بی انصاف را بنگر که بر دریا گریست. نوشته شده در جمعه ۲۹ تیر۱۳۸۶ساعت توسط هستی. همه چیز را بی اجازه می برد. نوشته شده در جمعه ۱۵ تیر۱۳۸۶ساعت توسط هستی. مرا به نام کوچکم صدا بزن. درخت را به نام برگ. بهار را به نام گل. ستاره را به نام نور. کوه را به نام سنگ. دل شکفته مرا به نام عشق. عشق را به نام درد. مرا به نام کوچکم صدا بزن.