جایزه ادبی فانوس به ایستگاه آخرش رسید. و دوره دیگری نخواهد داشت. با تشکر از همه ی نویسندگان و مخاطبین همراه با جایزه ادبی فانوس. سه شنبه هشتم اردیبهشت ۱۳۹۴. قصه ما به سر رسيد كلاغه به خونش نرسيد.

موج اشکهایش صورتش را شستو شست. نوری را که به روشنایی میزد. زیر باران گریه کرد و زیر باران عاشق شد حالا همان مرد سالها زیر باران و زیر برف در گوشه ای از صحن گوهرشاد جارو به دست عاشقانه با لباسی ساده بدون اینکه هیچکس او را ببیند روبروی بهشت ثامن الئمه روزها بالا میاید و جارو بدست می شود و شبها دیگر زیر باران نمی ماند.

La vie de Fergy femelle Jack Russel. Abonne-toi à mon blog! Dans le jardin de la maison. Clique ici pour poster un commentaire en étant identifié avec ton compte Skyrock. Et un lien vers ton blog ainsi que ta photo seront automatiquement ajoutés à ton commentaire.

کاش در آسمان سکوتت ابری بودم تا بر همه ی دلتنگی هایت می باریدم. که بی چتر نمانی . خدایا این روزا که تموم شد. میام میزنم روشونت و میگم.