به قاب عکست که روی دیوار جا مانده است. به من لبخند می زند. و هنوز هم در جایش باقیست. عاشقانه هایی که نوشتن ندارد. دلم بالکنی می خواهد رو به شهر. و کمی باد خنک و تاریکی . یک فنجان بزرگ قهوه . یک جرعه ت و . ب ع د ب .

Edward emporta le corps de Bella avec. Une fois le petit déjeuener englouti ; je. Je me reveillais et trouvais un bout de.

خاطرات ها و خبرنامه های دانجشویی ما! می نویسیم فقط برای ماندن! هر روز برایت رویایی باشد در دست نه در دور دست. عشقی باشد در دل نه در سر. و دلیلی باشد برای زندگی نه روز مره گی! تولدت مبارک فرزانه جون. زیاد بهم نچسپسید اسمتو گفتم همون سروش بهتره! سروش جوووون تولدت مبارک.