Sunday, May 15, 2011. Sangat cantik, dan manja. Gurauan dia yang padaku, aku layankan sahaja, dengan optimis. Aku sering mengelak, namun seri wajahnya membuat aku tewas. Mungkin bajunya yang dipakai, atau aku memang angau. Tapi sayang, dia milik orang lain. KAH KAH KAH KAH KAH! Jack Kobeng dan Eddy Hangit ketawa guling-guling baca diari rahsia Ajis Kumis. Monday, January 31, 2011. Tuesday, June 8, 2010.

جاتون خالي عيدرفتيم شيراز البته مقصداصلي مون شيرازبود از اردبيل به تهران يه شب تهران مونديم ويك شب اصفحان خونه خالم وبه طرف شيراز حركت كرديم واقعا جاي خيلي خوبي بود من تاحالا نرفته بودم مخصوصاتخت جمشيد وپاسارگاد كه تاريخ ۲۵۰۰ ساله داره واقعا خيلي عجيبه كه تو ۲۵۰۰ سال اون ستونها و عكسهاي حك شده روي ديوار و.

اینجا رو میبندم برام یکنواخت شده بود اگه نظرم عوض شد یه جدید میسازم بای. الن ناراحته چون میگه اگه سفارت المان ببنده رابطه ایران با المان بد میشه از طرفی برای ویزای من نمیدونیم کجا بریم امیدوارم که اینطور نشه. دیروز توی یکی از کلاسام یه دختری که داشت به حرفام گوشت میکرد که با دوستم میزدم بهم گفت اصلا بهت نمیاد 26 سالت باشه و شوهر کرده باشی . منو بگی خوشحال در پوست خود نمیگنجیدم.

زندگی قصه تلخی است که از آغازش بس که آزرده شدم چشم به پایان دارم. ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﮔﺮ ﺑﺸﮑﻨﺪ ﺑﺎ ﻧﺴﺨﻪ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﭼﺸﻢ ﮔﺮﻳﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﻣﻲ ﺑﺎ ﺑﻮﺳﻪ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺳﻴﻞ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮔﺮ ﺑﺒﺎﺭﺩ ﺍﺯ ﻧﺴﻴﻢ ﺻﻮﺭﺗﻲ. ﻏﻢ ﻣﺨﻮﺭ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻩ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﻣﺨﺘﺼﺮ ﮔﻮﻳﻢ ﺍﮔﺮ ﻭﻳﺮﺍﻥ ﺷﻮﺩ ﮐﺎﺷﺎﻧﻪ ﺍﻱ. ﺟﺎﻱ ﻫﺮ ﻭﻳﺮﺍﻧﻪ ﺍﻱ ﮐﺎﺧﻲ ﻧﻤﺎﻳﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺍﻱ ﺧﺪﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺒﻴﻨﻢ ﺑﺸﮑﻨﺪ ﻗﻠﺐ ﮐﺴﻲ? ﺑﺎطﻨﺶ ﺍﺯ ﺭﻳﺸﻪ ﻭﻳﺮﺍﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. پایان تمام دلتنگی ها ! سرازیر شده است را پاک کنی.