از طرف عمو رضا و عزیزی. آموزش گام به گام نقاشی. قصه ی دانه ی خوش شانس. از طرف عمورضا و عزیزی. آموزش گام به گام نقاشی.

وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.

زمین را ازگلهای رنگارنگ پر. روی زیبایت را ازبوسه های عاشقانه ام سرشار. وملکوت را ازعطردعاهای شاکرانه ام لبریز میکنم. چنان طراوتی داری که تمام شعرم را پربارکرده ای. و ما جایش گریه کنیم. با عشق تسلیم چشمانت می شوم. و تبیعد می شوم به آغوشت. هنوز نرفته ای و من به اندازه هزاران سال دلتنگ چشمانت شده ام. هنوز نرفته ای و من دیوانه نبودنت شده ام. دوریت برایش مرگ است مرگ. چشم می دوزم به فردا.

سر بروی شانه های مهربانت میگذارم عقده ی دل میگشایم گریه ی بی اختیارم از غم نامردمی ها بغض ها در سینه دارم شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم. نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من که اورا دوست میدارم ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمیخواهد به برگ گل نوشتم من که اورا دوست میدارم ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا اورا بخنداند. در عجب م از کار خدا.

لطفا این آدرس رو در قسمت لینک های وبلاگتون تغییر بدین. با تشکر از شما دوستای گلم.