در این وبلاگ دلنوشته های من را می خوانید . مسئولین بخوانند امان از دست این. چهارشنبه بود که رفتم بنیاد شهید که درمورد یه شهید تحقیق کنم. صبح دو مرغ رها بی صدا صحن دو چشمان تو را ترک کرد. اینجا حسین دعوت نامه می فرستد.

هیچکی از رفتن من غصه نخورد. هیچکی با موندن من شاد نشد. وقتی رفتم کسی قلبش نگرفت. بغض هیچ آدمی فریاد نشد. وقتی رفتم کسی غصش نگرفت. وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد. دل من میخواست تلافی بکنه. پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد. پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد. وقتی رفتم نه که بارون نگرفت. هوا صاف و خیلی هم آفتابی بود. اگه شب میرفتم و خورشید نبود. آسمون خوب میدونم مهتابی بود. دم رفتن کسی گفت سفر بخیر. که واسم غریب و نا شناخته بود.

هرگاه صدای جدیدی سلام می کند. من دیگر کشش خداحافظی ندارم. که جواب سلامت را نمی دهم. عید فطر بر همه ی مسلمونا مبارک. مثل گیسویی که باد آن را پریشان می کند. هر دلی را روزگاری عشق ویران می کند. ناگهان می آید و در سینه میلرزد دلم. هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان می کند. موج را برخورد صخره کی پشیمان می کند. اشک می فهمد غم افتاده ای مثل مرا.

Sunday, October 27, 2013. Sunday, October 27, 2013. Friday, October 11, 2013. Friday, October 11, 2013. Friday, October 11, 2013. Friday, October 11, 2013. Friday, October 11, 2013. Tuesday, July 23, 2013. Tuesday, July 23, 2013. Saturday, July 20, 2013. Saturday, July 20, 2013. Born in 1987,Iran Illustrator and Character designer.