یه روزی دل میبندی غرور لعنتیت نمیذاره کاری که دوست داری کنی. داشتم با خودم تمرین میکردم وقتی دیدمت بهت چی بگم. صبح بعد از مدرسه منتشرت موندم. وارد اتاقم که شدم دیدک آیینه ام شکسته. یه اتاقی باشه گرم گرم.

دراین تنهایی تنها و تاریک خدا مانند. به دیدارم بیا هر شب دلم تنگ است. امید که هرگز به دل خوش ننشیند. آنکس که ترا گفت که با من ننشینی. بس که بد می گذرد زندگی اهل جهان مردم از عمر چو سالی گذرد عید کنند. امیدوارم تمامی شمایی که دارین اینو میخونین در همین سال به همه آرزوهاتون برسین و دعا کنین که منم تنها آرزوم برآورده بشه. عيد آمد و ما خانه خود را نتكانديم گردي نسترديم و غباري نفشانديم.

حرف دل تنها از دل خوشی ها. باید از محشر گذشت . روی جنگلها نمی آیم فرود. جوی باریک عزیزم راه خود گیرو برو .

سلام با آرزوهای زیبا براتون به دل نویس های من خوش آمدید. که هر کجا صدایش کردم. کسی نمی تونه منو دست کم بگیره. عجب تلاش بیهوده ای دارد. خدایا چه قدر خو حالم که دارمت.