گاهی فنجانی روی کاشی ها می افتد حواس ما را پرت می کند. پالتوی خیسش را میکند و پرت میکند روی میز. دست میبرد به کلید برق اما بیخیال روشنایی لم می دهد روی کاناپه. کشوی میز را با پایش بازمیکند.

Sweet memories of my little angel. مدت زمان اندکی از خوابیدن فرنوش نگذشته بود که از تلویزیون خبر تعطیلی مدارس را اعلام نمودند و من هم به سراع فرنوش رفتم و درحالیکه خواب رفته بود او را صدا زدم و این خبر را به او گفتم و پس از شنیدن خبر به من گفت بگو به خدا تعطیله! درحالیکه خیلی تعجب کرده بودم و علت این حرف فرنوش را می دانستم گفتم که بله مادر مطمئن باش که تعطیله! باز هم گفتم بله مادر مطمئن باش که تعطیله! .

Je ne le présente pas car mon empire il est connu. Abonne-toi à mon blog! Ajouter cette vidéo à mon blog. Pour ma tit soeur lolo jtdrg gros bsx. Clique ici pour poster un commentaire en étant identifié avec ton compte Skyrock. Et un lien vers ton blog ainsi que ta photo seront automatiquement ajoutés à ton commentaire.

Abonne-toi à mon blog! Poster sur mon blog.

Holding on and letting go.