کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم. برگهای آرزوهایم , یکایک زرد می شد,. آفتاب دیدگانم سرد می شد,. آسمان سینه ام پر درد می شد. ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد. اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد. وه چه زیبا بود, اگر پاییز بودم,. وحشی و پر شور ورنگ آمیز بودم,. شاعری در چشم من میخواند . در کنارم قلب عاشق شعله می زد,. در شرار آتش دردی نهانی. همچو آواری نسیم پر شکسته. عطر غم می ریخت بر دلهای خسته.

8226; Ma Vrais Soeur. On dit que lees meilleurs parteent les prmiiers, je détesste cette phraàse car elle est trop vraài.

دیگه حواستون باید به کاراتون باشه . اما هم سخت بود و هم لذت بخش . نمیدونم چرا انقدر طولانی شد . جنگ بین لوامه و اماره.

La position des blocs a été enregistrée. Vous ne savez pas lire ou quoi? Je suis fiancé et un enfant! Donc ici seulement pour faire des connaissance et sortir entre couple.

یاران چه غریبانه رفتندازاین خانه. كزارش شب ششم محرم الحرام امامزاده علي اكبر. كزارش شب ششم محرم الحرام سال١٣٩١شمسي و١٤٣٤قمري. امشب شب قاسم بن الحسن است. و همه ارادتشان را در شاخه كلي هايشان جمع كرده اند و در جوار امامزاده علي اكبر با امامشان همراه ميشوند . اي كاش همانطور كه با عمامه متبركاتان سر حضرت قاسم را بستيد سر ما هم تبرك ميكرديد تا شايد غلامتان شويم. با مدد از امام حسن مجتبي و فرزندشان امشب را شروع ميكنيم.