ღ چه سخت شکستم و چه آسان گذشتی . دوست دارم این روی نوک پنجه بلند شدن ها رو. همون لحظه هایی که تو یک عالمه م رد. و م ن یک عالمه ز ن. اگه افتخار میدی کمی با من راه بیا. یه وقتایی وقتی میگن شب خوش. یعنی نذار با این حالم بخوابم.

یک عاشقانه آرام برای همسرم. من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم. میدونم دیگه برات مهم نیستم. ولی باور کن که دارم میمیرم از بس که گفتم و تو باور نکردی. گناه کارم ولی باور کن همه گناه ها مجازات یکسان ندارند. داره برف میاد کاش بودی. دلم گرفته اگر زنگ می زنم گاهی. مرا ببخش که اینقدر بی مبالاتم.

تشکیل دوره دکتری تخصصی کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی. اما چه بودجه های کلان که خرج کارهای غیر ضرور و تکراری میشود.

Saturday, April 29, 2006. Saturday, February 04, 2006. Life has to move on! NO regrets . Thursday, January 26, 2006. Skype is real kewl stuff. spoke to Ashish in UK.

Sunday, August 16, 2015. Mungkin aku sudah benar mati. Si benci yang menuntut janji. Malam terakhir aku menangis mengemis kasih. Itu sahaja yang masih bersisa. Saturday, June 6, 2015. The reborn of gadesbiase . Ada orang tak ada basic terkial-kial mencari tapi aku ni sudah lengkap diajar basic cuma mahu atau tak mahu diaplikasikan sahaja itu pun buta lagi . Hina sungguh aku rasa .