حال همهی ما خوب است. فصل دوم - روزانه دوازدهم. هیچ آرزویی نمی تواند تاب آورد این ویرانی را. می آید و نمی ماند و می رود و بی آرزو می مانم باز. گرم هم اگر باشد باز رخت بر می بندد و می رود.

نوشته های یک خودکاروکاغذ حس میکنم دنیایم خالیست مگر او چندنفر بود. برای خودم هم غریبه ام. یه خونه خراب کارتون خواب. یکی که همیشه سجاده و بالشتش خیس است. یه نفر که لبخند میزنه تا نکنه تو رهاش کنی. یه نفر که حتی خدایی برای خود نیافریده. یه شیرین که نه خسرو دارد نه فرهاد. یه مجنون که خبر مرگ لیلی را شنیده. یه نفر که حتی سیگار هم اورا ترک کرده. تو هرچه دوس داری تصور کن. مهران جان داداش من ایدی ندارم لطفا شمارت رو به صورت نظر بذار برام من تماس میگیرم.

Abonne-toi à mon blog! Finit ce blog . Ce blog ne me ressemble plus. Je vais en créer un autre Il me reste plus qua trouver un Nom. Si vous avez des idée Dite moi le! Pour les gens quil veulent mavoir dans leur amis . Si vous voulais pas majouter je ne vous ajouterais pas parce que sa va etre trop long! .

Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

Ma page facebook, abonnez vous. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.