میدونی گاهی دلم برات تنگ میشه! گاهی بهت سر میزنم ولی میبینم تو از منم حالت داغون تره. شاید دوباره یه روزی برسه که جبران کنم شاید! که نمی دانم کجاست . نمی دانم چگونه به اینجا امده ام. نه واقعا نمی دانم ! گاهی به پشت سر می نگرم ولی راهی برای بازگشت. ولی زیر پایم سست است! و شده ام همان حوایی که چشم بسته. دارم به نتیجه ای میرسم فهمیده ام . او هم از بی وفایی ادم خبر داشت. و این منم حوایی سیب دزد از نسل محمد. که عاشق ادمی از نسل مسیح. نه جان من منو .

PRÉCEPTE CHINOIS Voici un gentil petit. Abonne-toi à mon blog! Voila c la fin.

VI Le début de la fin. Le cahier bleu chapitre 1. Le cahier bleu chapitre 2.

هفته او ل شهریور ۱۳۹۲. کد حرکت متن دنبال موس.

La position des blocs a été enregistrée.