می نویس م برای عشق آسمانی یگانه بی همتا. ولی نشد برسد دست من به دامن تو. به شاه بیت غزل های خواجه می مانست. غزل ترانه ی چشمان مردافکن تو. شکوه شرقی خورشید های ناپیدا. نشد که نور بتابد به من ز روزن تو. تو باغ روشن آوازهای پیوندی. نشد که خوشه بچینم شبی ز خرمن تو. غریبه چشم تو را جار می زند اما. منم که گم شده ام در نگاه روشن تو. غریب و گنگ به بن بست مرگ افتادم. نیایی اگر خون من به گردن تو.

اینجا کسی آرامش را فریاد میزند. آن هنگام که ميان آغوشت مچاله مي شوم و تو مي شوي.

This is the place where you can personalize your profile! By moving, adding and personalizing widgets. You can drag and drop to rearrange. You can edit widgets to customize them. The bottom has widgets you can add! Some widgets you can only access when you get Core Membership.

Subscribe to my blog! This blog has no articles.

In 1950 they joined Hampshire League. In keeping with their early progress, the club mo.