را بگيري و با هم فرار. من و تو و دلتنگي. به جايي كه نه صدايي. باشد كه گونه ام را نوازش. خدايم به تو مي سپارم چشماني را كه رعد. مي زند و نمي بارند. كاش خودت اين نگاه هاي طوفاني. تا كه شايد اين قلب هايمان نبارد. ها كه اين روز ها. اين روز ها از بس رنگي. شده ايم كه دلم براي يه سادگي. بي بهانه لك مي زند. اين وبلاگ شايد كمي آرام. را كه نور اين دورنگي. ها چشم هايشان را زده است. نميدانم كي و چه گونه ولي. به خدا مي سپارم همه ي كساني را كه بارشان را بر دوش. براي كساني كه احساسش مي كنند.

Abonne-toi à mon blog! Fin de se blog.

سلام عزیز دلم الهی دورت بگردم ببخشید مدتی رفته بودم ماموریت خارج از کشور روی خواستم برم اصلا اعصاب نداشتم بهت پیام دادم امابدون جواب موند ی لحضه یادم افتاد اصلا برای همیشه از کنارم رفتی خیلی داغون شدم سعید گفت چی شده منم براش گفتم سریع منو اورد سرمزارت تنهام گذاشت و خیلی باهات درد و دل کردم.